-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل بعشق خویش گرفتار بودهای خود را بنقد عمر خریدار بودهای
2 گر بگذری ز خویش انیس خدا شوی ای خودپرست دون چه ستمکار بودهای
3 بگشای چشم عبرت و کر و بیان به بین تا روشنت شود چه قدر خوار بودهای
4 برخیز و جهد کن بمقام خرد رسی روز نخست چون بخرد یار بودهای
5 سوی مقربان چه شود گر سفر کنی زین پیشتر بعالم انوار بودهای
6 گر رو کنی بعالم بالا غریب نیست پیوسته در تطور اطوار بودهای
7 کاری نمیکنی که بجائی رساندت ای آزموده کار چه بیکار بودهای
8 ایحق بر اهل حق چه گوار نده و خوشی بر خویشتن پرست چه دشوار بودهای
9 ز آسودگی نداشتهای دست یکنفس ای فیض خویش را تو چه غمخوار بودهای