- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سخت ای لعبت شیرین همه جا رو شدهای عهد دیرینه نپای و گله نشنو شدهای
2 کام فرهاد چه سان تلخ نگردد که بهشر همه شور است که همخوابۀ خسرو شدهای
3 کس چو خورشید تر اسیر نیارستی دید حالی انگشت نما همچو مه نو شدهای
4 گندم خال ترا جان به بها میدادند خبرت هست که بیقدر ترا ز جو شدهای
5 پی صید تو بهر گوشه دو صد دام فریب تو چو آهو بچه هر سو بتک و دو شدهای
6 مدعی روی تو شب خواب نمیدید و کنون جلوه گر در همه آفاق چو پرتو شدهای