- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به عین حقیقت اندر عین باز کرده ز بهر دیدن عین
2 پیش عین تو عین دوست عیان تو رسیده به عین و گویی این
3 چون تو آید ز عین تو همه تو ایستاده چو سد ذوالقرنین
4 تا تو گویی تو آن نه تو تو تویی آن تو از تو دروغ باشد و مین
5 کی مسلم بود ترا توحید چون که اثبات می کنی اثنین
6 بیش تو زان میان به باطل و حق چند گویی تفاوت ما بین
7 در یکی حال مستحیل بود اجتماع وجود مختلفین
8 اول از پیش خویش نه قدمی تا جدا گردد اصل مال از دین
9 نظر از غیر منقطع کن زانک شاهد غیر در دل آور عین
10 چند گویی ز حال غیر که قال قال بیحال عار باشد و شین
11 چون سنایی ز خود نه منقطعی که حکایت کنی ز حال حسین