1 هستی یکیست آنکه هستی شاید این هستی تو به هیچ کاری ناید
2 رو نیست شو از هستی خود همچون ما کز هستی تو هیچ دری نگشاید
1 دردمندانیم و مانده بی دوا همدم و همدرد ما هم درد ما
2 غرق در دریای بی پایان شدیم غیر ما دیگر نباشد آشنا
1 دل ما گشته است دلبر ما گل ما بی حد است و شکّر ما
2 ما همیشه میان گل شکریم زان دل ما قوی است در بر ما
1 ظهوری لم یزل ذاتی بذاتی جمالی لایزال من صفاتی
2 مسما واحد اسما کثیر وفی تلوین اسمائی ثباتی