1 ای بت صیاد جز از تو که دید صیدی که صید کند در جهان
2 آلت تو غمزه و ابروی توست صید تو زین روی دلست و روان
3 این نه شگفتست بتاز آنکه هست آلت صیادان تیر و کمان
1 ای آن که فلک نصرت الهی بر کنیت و نامت نثار دارد
2 هر چیز که گیتی بدان بنازد از همت تو مستعار دارد
1 چون منی را فلک بیازارد خردش بی خرد نینگارد
2 هر زمانی چو ریگ تشنه ترم گر چه بر من چو ابر غم بارد
1 سزد که باش شاها ز ملک خرم و شاد که ملک تو در شادی و خرمی بگشاد
2 خدای دادت ملک و خدای عزوجل نگاه دارد ملک تو همچنان که بداد