ای سرده صد از جلال الدین محمد مولوی غزل 1885

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای سرده صد سودا دستار چنین می کن

1 ای سرده صد سودا دستار چنین می کن خوب است همین شیوه ای دوست همین می کن

2 فرمانده خوبانی ابرو چو بجنبانی این بنده تو را گوید آن می کن و این می کن

3 از خون مسلمانان در ساغر رهبان کن وز کافر زلفینت ویرانی دین می کن

4 مأمون امین را تو می ران که رو ای خاین وان غیرت رهزن را بر روح امین می کن

5 آن حکم که از هیبت در عرش نمی‌گنجد بر پشت زمان می نه بر روی زمین می کن

6 آن را که ندارد جان جان ده به دم عیسی وان را که ندارد زر ز اکسیر زرین می کن

7 تا دور ابد شاها شمس الحق تبریزی حکمی است به دور تو آری هله هین می کن

عکس نوشته
کامنت
comment