1 ای قد تو در گلشن جان نخل امید خطت چو بنفشه ای که در باغ دمید
2 دادم به حضور تو به صد روسیهی سیبی که چو رخسار تو سرخ است و سفید
1 چو در خواب شد دیده پاسبانها نوای درای آمد از کاروانها
2 به محمل گزیدند جا خوبرویان به تنها دمیدند گفتی روانها
1 زاد فی الطنبور اخری نغمه یعنی ز نو مردم تبریز لحنی ساختند اندر رباب
2 چند تن اهریمن آسا در لباس مردمان کادمی صورت بدند اما بسیرت چون دواب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به