سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

ای که بر دوستان همی‌گذری از سعدی شیرازی غزل 544

غزل 544 ام از 1930 غزلیات

ای که بر دوستان همی‌گذری

1 ای که بر دوستان همی‌گذری تا به هر غمزه‌ای دلی ببری

2 دردمندی تمام خواهی کشت یا به رحمت به کشته می‌نگری

3 ما خود از کوی عشقبازانیم نه تماشاکنان رهگذری

4 هیچم اندر نظر نمی‌آید تا تو خورشیدروی در نظری

5 گفته بودم که دل به کس ندهم حذر از عاشقی و بی‌خبری

6 حلقه‌ای گرد خویشتن بکشم تا نیاید درون حلقه پری

7 وین پری پیکران حلقه به گوش شاهدی می‌کنند و جلوه گری

8 صبر بلبل شنیده‌ای هرگز چون بخندد شکوفه سحری

9 پرده‌داری بر آستانه عشق می‌کند عقل و گریه پرده‌دری

10 چو خوری دانی ای پسر غم عشق تا غم هیچ در جهان نخوری

11 رایگان است یک نفس با دوست گر به دنیا و آخرت بخری

12 قلم است این به دست سعدی در یا هزار آستین در دری

13 این نبات از کدام شهر آرند تو قلم نیستی که نیشکری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که بر دوستان همی‌گذری

شاعر شعر ای که بر دوستان همی‌گذری چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که بر دوستان همی‌گذری سعدی شیرازی می باشد.

شعر ای که بر دوستان همی‌گذری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای که بر دوستان همی‌گذری چیست ؟

قالب شعر ای که بر دوستان همی‌گذری غزل است

مضمون اصلی شعر ای که بر دوستان همی‌گذری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر