1 ای ماه بروی لاله رنگ آمده ای از سینه و دل حریر و سنگ آمده ای
2 گر تو بدهان و چشم تنگ آمده ای دلتنگ چرایی ؟ نه بجنگ آمده ای
1 چه چیزست رخساره و زلف دلبر گل مشگبوی و شب روز پرور
2 گل اندر شده زیر نور سته سنبل شب اندر شده زیر خورشید انور
1 جزوی و کلی از دو برون نیست آنچ هست جز وی همه تو بخشی و کلی همه خدای
2 من از خدای و از تو همی خواهم این دو چیز تا او ترا بقا دهد و تو مرا قبای