- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سینه مکن گرچه سمن سینهای زان که نه مهری که همه کینهای
2 خوی تو برنده چون ناخن برست گر چه پذیرنده چو آیینهای
3 حسن تو دامست ولیکن ترا دام چه سودست که بی چینهای
4 من سوی تو شنبه و تو نزد من چون سوی کودک شب آدینهای
5 دی چو گلی بودی و امروز باز خار دلی و خسک سینهای
6 پخته نگردی تو به دوزخ همی هیچ ندانی که چو خامینهای
7 رو که در این راه تو تر دامنی گویی در آب روان چینهای
8 گفتمت امسال شدی به ز پار رو که همان احمد پارینهای
9 رو به گله باز شو ایرا هنوز در خور پیوند سنایی نهای