عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی
عبدالقادر گیلانی

ای که می نالی زدوران از عبدالقادر گیلانی غزل 31

غزل 31 ام از 74 غزلیات

ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر

1 ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر اضطراب از من نگر صبرو قرار من نگر

2 جانب گلشن مروکان، یک دو روزی بیش نیست پر ز اشک لاله گون دائم کنار من نگر

3 ای که میگوئی ندادم دل به خوبان هیچگه سوی میدان آی و شهسوارِ من نگر

4 سینه ام پرداغ و چهره گل گل از خوناب اشک یک زمان سویِ من آ ، باغ و بهار من نگر

5 باشدت رحمی فتد در دل بیائی سوی من حال زار من ببین شخص نزارِ من نگر

6 گرتو داری میل خوبان دیده عبرت گشای سینه پرسوزو چشم اشکبارِ من نگر

7 شکر کن محیی که در راه تو خاری بیش نیست هرطرف صد کوه غم در رهگذار من نگر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر

شاعر شعر ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر عبدالقادر گیلانی می باشد.

شعر ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر چیست ؟

قالب شعر ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر غزل است

مضمون اصلی شعر ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر