-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل آواره را در کوی خود آواره تر کردی من بیچاره را در عشق خود بیچاره تر کردی
2 دلم خو کارهٔ ذوق شراب حسن خوبان بود ز چشم و لب شرابم دادی و خو کاره تر کردی
3 ز مردم چشم مستت خون دل میخورد مژگانرا بزهر آلودی و آنمست را خونخواره تر کردی
4 دل مردم ربودن بیخبر هاروت نتواند ازو این غمزه را در دلبری سحاره تر کردی
5 بغیر از عشق مه رویان نمیکردم دگر کاری تو کردی کارها با من مرا این کاره تر کردی
6 بچشم دانشت نظاره بودم تاکنون اکنون ز بینش سرمهٔ بخشیدیم نظاره تر کردی
7 نگاهت هر زمان از فیض نوعی میرباید دل مگر چشمانت را در دلبری عیاره تر کردی