ای عارضت به بوسه از بابافغانی شیرازی غزل 310

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر

1 ای عارضت به بوسه ز لب دلنوازتر آبت ز آتش همه کس جانگدازتر

2 شمعیست قامت تو که در جلوه ی جمال هست از تمام کج کلهان سرفرازتر

3 آه از تکبر تو که بیگانه تر شوی هرچند دارمت من مسکین بنازتر

4 بیداد کن که حسن اگر اینست هر زمان دستت بود بعاشق مسکین درازتر

5 از دوری تو دیده ی شب زنده دار من دارد شبی ز روز قیامت درازتر

6 کردی نگاه و اهل نظر را نواختی معشوق کس ندیده ز تو چشم بازتر

7 نشکفته است در چمن حسن و دلبری شاخ گلی ز دلبر ما چشم بازتر

8 دل چون نهم بعشوه ی خوبان که این گروه هستند هر یک از دگری عشوه سازتر

9 ناز ترا کشید فغانی بصد نیاز هرچند ساخت عشق تواش بی نیازتر

عکس نوشته
کامنت
comment