- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی در بندغفلتماندهای چون منندید اینجا دو عالم یک درباز است و میجویمکلید اینجا
2 سراغ منزل مقصد مپرس ازما زمینگیران به سعی نقش پا راهی نمیگردد سفید اینجا
3 تپیدن ره ندارد در تجلیگاه حیرانی توانگر پای تا سراشک شد نتوان چکید اینجا
4 زگلزارهوس تا آرزوبرگی به چنگ آرد به مژگان عمرها چون ریشه میباید دوید اینجا
5 تحیرگر به چشم انتظار ما نپردازد چه وسعت میتوان چیدن زآغوش امید اینجا
6 ترشرویی ندارد یمن جمعیت در این محفل چو شیر این سرکهات از یکدگر خواهد برید اینجا
7 به دل نقشی نمیبنددکه با وحشت نپیوندد نمیدانمکدامین بیوفا آیینه چید اینجا
8 مر از بیبری هم راحتی حاصل نشد، ورنه بهار سایهای رنگینتر ازگل داشت بید اینجا
9 گواهکشتهٔ تیغ نگاه اوست حیرانی کفن بردوشی بسمل بود چشم سفید اینجا
10 کفن در مشهد ما بینوایان خونبها دارد ز عریانی برون آ گر توانی شد شهید اینجا
11 هجوم درد پیچیدهست هستی تا عدم بیدل تو همگرگوش داری نالهای خواهیشنید اینجا