عاشق چو شدی، ناله جانکاه از قدسی مشهدی غزل 281

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

عاشق چو شدی، ناله جانکاه نگه دار

1 عاشق چو شدی، ناله جانکاه نگه دار گر جان به لب آید ز ستم، آه نگه دار

2 تا سیل بلا گم نکند خانه ما را ای گریه، چراغی به سر راه نگه دار

3 خواهی ز تو پنهان نبود عیب تو، چون صبح هرجا که روی، آینه همراه نگه دار

4 هر ناله که کردم، نفسی کاست ز عمرم یا رب تو ازین ناله جانکاه نگه دار!

5 مشتاق نظر، طاقت یعقوب ندارد خود را، مه من! از خطر چاه نگه دار

6 شاید بگشایند دلت را به نسیمی چون غنچه ره فیض سحرگاه نگه دار

7 سهل است غم دم‌بدم و ناله جانکاه ای عشق، تو از فرقت ناگاه نگه دار

8 حرفی ز زبانم نکشد بیخودی، ای عشق! در بیخبری از خودم آگاه نگه دار

9 با یکدمه مهلت، چه مجال بد و نیک است؟ خواهی بگسل رشته ما، خواه نگه دار

10 دوران بگذشت ای شب غم، این چه درازی‌ست؟ اندازه این رشته کوتاه نگه دار

11 قدسی هنر و عیب چو از هم نشناسی خواهی بشکن آینه را، خواه نگه دار

عکس نوشته
کامنت
comment