- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن آنچه او در کار من کردست در کارش مکن
2 هندوی چشم تو شد میبین خریدارانهاش اعتمادی لیک بر ترکان خونخوارش مکن
3 گر چه تو سلطان حسنی دارد او هم کشوری شوکت حسنش مبر بیقدر و مقدارش مکن
4 انتقام از من کشد مپسند بر من اینستم رخصت نظارهاش ده منع دیدارش مکن
5 جای دیگر دارد او شهباز اوج جان ماست هم قفس با خیل مرغان گرفتارش مکن
6 این چه گستاخیست وحشی تا چه باشد حکم ناز التماس لطف با او کردن از یارش مکن