دل برگرفتی از برم ای دوست از سعدی شیرازی غزل 307

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

دل برگرفتی از برم ای دوست دست گیر

1 دل برگرفتی از برم ای دوست دست گیر کز دست می‌رود سرم ای دوست دست گیر

2 شرط است دستگیری درمندگان و من هر روز ناتوان ترم ای دوست دست گیر

3 پایاب نیست بحر غمت را و من غریق خواهم که سر برآورم ای دوست دست گیر

4 سر می‌نهم که پای برآرم ز دام عشق وین کی شود میسرم ای دوست دست گیر

5 دل جان همی‌سپارد و فریاد می‌کند کآخر به کار تو درم ای دوست دست گیر

6 راضی شدم به یک نظر اکنون که وصل نیست آخر بدین محقرم ای دوست دست گیر

7 از دامن تو دست ندارم که دست نیست بر دستگیر دیگرم ای دوست دست گیر

8 سعدی نه بارها به تو برداشت دست عجز یک بارش از سر کرم ای دوست دست گیر

عکس نوشته
کامنت
comment