- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای رفته من از رفتن تو باغم ودردم مردم زتو وزین قبل از شادی فردم
2 تا وصل ترا هجر تو ای ماه فرو خورد دردی نشناسم که به صد باره نخوردم
3 از چهره تو بتکده بوده ست مرا چشم امروز درین بتکده از آب به دردم
4 گویند کز آتش تبش و گرمی باشد پس چون که من از آتش غم بادم سردم
5 یا دوست بگشتی تو از آن حال که بودی من روزی ازین درد به صدبار بگردم
6 گه بامژه ترم گه بالب خشکم گه با دل پرخونم گه با رخ زردم