سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

رفتی و همچنان به خیال من از سعدی شیرازی غزل 551

غزل 551 ام از 1930 غزلیات

رفتی و همچنان به خیال من اندری

1 رفتی و همچنان به خیال من اندری گویی که در برابر چشمم مصوری

2 فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد کز هر چه در خیال من آمد نکوتری

3 مه بر زمین نرفت و پری دیده برنداشت تا ظن برم که روی تو ماه است یا پری

4 تو خود فرشته‌ای نه از این گل سرشته‌ای گر خلق از آب و خاک تو از مشک و عنبری

5 ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست کز تو به دیگران نتوان برد داوری

6 با دوست کنج فقر بهشت است و بوستان بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری

7 تا دوست در کنار نباشد به کام دل از هیچ نعمتی نتوانی که برخوری

8 گر چشم در سرت کنم از گریه باک نیست زیرا که تو عزیزتر از چشم در سری

9 چندان که جهد بود دویدیم در طلب کوشش چه سود چون نکند بخت یاوری

10 سعدی به وصل دوست چو دستت نمی‌رسد باری به یاد دوست زمانی به سر بری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفتی و همچنان به خیال من اندری

شاعر شعر رفتی و همچنان به خیال من اندری چه کسی است ؟

شاعر شعر رفتی و همچنان به خیال من اندری سعدی شیرازی می باشد.

شعر رفتی و همچنان به خیال من اندری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر رفتی و همچنان به خیال من اندری چیست ؟

قالب شعر رفتی و همچنان به خیال من اندری غزل است

مضمون اصلی شعر رفتی و همچنان به خیال من اندری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر