میی کو ترا میرهاند از اوحدی مراغه‌ای غزل 765

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

میی کو ترا میرهاند ز مستی

1 میی کو ترا میرهاند ز مستی حلالت از آن می خرابی و مستی

2 بت تست نفس تو در کعبهٔ تن خلیل خدایی، گر این بت شکستی

3 عروس جهان را وفایی نباشد به آخر بدانی که: دل در که بستی؟

4 نبینی به خود غیر ازین صوت و صورت چه گویم؟ زهی! غافل از خود که هستی

5 تو آنروز گفتم: به منزل نیایی که همراه میرفت و خوش می‌نشستی

6 در این باغ کش میوه زهرست یکسر چه تریاک بهتر ز کوتاه دستی؟

7 چو باد ار طلب میکنی سرفرازی منه دل برین خاک و بگذر، که رستی

8 خدای تو آن چیز مخصوص باشد خدا را گر از بهر چیزیی پرستی

9 بلندی که میجویی آنروز یابی که چون اوحدی رخ بپیچی ز پستی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر