- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به دل کرده آشنایی را برگزیده ز ما جدایی را
2 خوی تیز ازبرای آن نبود که ببرند آشنایی را
3 در فراقت چو مرغ محبوسم که تصور کند رهایی را
4 مژه در خون چو دست قصابست بیتو مر دیده سنایی را
5 شمع رخساره تو میطلبم همچو پروانه روشنایی را
6 آفتابی و بیتو نوری نیست ذرهای این دل هوایی را
7 عندلیبم بجان همی جویم برگ گل دفع بینوایی را
8 بیجمالت چو سیف فرغانی ترک کردم سخنسرایی را
9 چاره کارها بجستم و دید چاره وصل است بیشمایی را