ای به دل کرده آشنایی را از سیف فرغانی غزل 31

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

ای به دل کرده آشنایی را

1 ای به دل کرده آشنایی را برگزیده ز ما جدایی را

2 خوی تیز ازبرای آن نبود که ببرند آشنایی را

3 در فراقت چو مرغ محبوسم که تصور کند رهایی را

4 مژه در خون چو دست قصابست بی‌تو مر دیده سنایی را

5 شمع رخساره تو می‌طلبم همچو پروانه روشنایی را

6 آفتابی و بی‌تو نوری نیست ذره‌ای این دل هوایی را

7 عندلیبم بجان همی جویم برگ گل دفع بی‌نوایی را

8 بی‌جمالت چو سیف فرغانی ترک کردم سخن‌سرایی را

9 چاره کارها بجستم و دید چاره وصل است بی‌شمایی را

عکس نوشته
کامنت
comment