- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای درسر من از لب میگون تو مستی با عشق تو درمن اثری نیست از هستی
2 با چشم خوش دلکش تو نسبت نرگس چون نسبت چشمست ببیماری و مستی
3 ازجای برو گو دل وجان چون تو بجایی وزدست برو گو دو جهان چون تو بدستی
4 سر زیر لگد کوب غم آریم چو هستیم درکوی تو راضی شده چون خاک بپستی
5 هرگز بخلاف تو نبندم نگشایم دستی که تو بگشادی وپایی که تو بستی
6 آن عقل که سرمایه دعویست ربودی وآن توبه که سر لشکر تقویست شکستی
7 ای عشق زتو جان نبرد دل که درین بحر او ماهی طعمه طلبست وتو چو شستی
8 ای سیف نکویان جهان قید تو بودند در دام وی افتادی و ازجمله برستی