- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو مردی و نظرت در جهان جان نگریست چو باز زنده شدی زین سپس بدانی زیست
2 هر آن کسی که چو ادریس مرد و بازآمد مدرس ملکوتست و بر غیوب حفیست
3 بیا بگو به کدامین ره از جهان رفتی و زان طرف به کدامین ره آمدی که خفیست
4 رهی که جمله جانها به هر شبی بپرند که شهر شهر قفسها به شب ز مرغ تهیست
5 چو مرغ پای ببستهست دور مینپرد به چرخ مینرسد وز دوار او عجمیست
6 علاقه را چو ببرد به مرگ و بازپرد حقیقت و سر هر چیز را ببیند چیست
7 خموش باش که پرست عالم خمشی مکوب طبل مقالت که گفت طبل تهیست