فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی از فیض کاشانی غزل 349

غزل 349 ام از 1187 غزلیات

ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند

1 ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند با کمال عجز اظهار زبردستی کند

2 چون در آید از ره معنی بر اوج معرفت در حضیض جهل معنی افتد و پستی کند

3 هستی آن دارد که هستی‌بخش هر هستیست او غیر او را کی رسد کو دعوی هستی کند

4 نیست هستی در حقیقت جز خدای فرد را مستش ار دعوی کند هستی ز سر مستی کند

5 آن زیر دستست کو قوت نهد در دستها آنکه زور از خود ندارد چون زبردستی کند

6 رفعت آن دارد که جز او جمله در فرمان اوست هرکه فرمان بر بود ناچار او پستی کند

7 جاهلست آنمست غفلت کو کند دعوی هوش دعوی هوش آن کند کز عشق او مستی کند

8 آن نفس هشیار میگردم که گردم هست او مست حق در یکنفس هشیاری و مستی کند

9 مست مست حق بود هشیار هشیار خدا غیر این دو گر کند دعوی بد مستی کند

10 می‌روم با پای دل تا دست در زلفش زنم این دل من بهر من پایی کند دستی کند

11 غیر زلف دلبران کس دیده چیزی را که آن مو بمو و تا بتا با دانگی سستی کند

12 در کف فیض آید ار آن مایهٔ هر عقل و هوش از نشاط و خرمی ناخورده می مستی کند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند

شاعر شعر ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند چه کسی است ؟

شاعر شعر ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند فیض کاشانی می باشد.

شعر ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند چیست ؟

قالب شعر ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند غزل است

مضمون اصلی شعر ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر