1 تو جهانی دیگری جوهر درنگ آتش فعال آب نفع و باد صولت ، هم تو هفتی هم چهار
2 ماه طلعت مهر دولت زهره زینت تیز فهم مشتری اخلاق و بهرام آفت و کیوان دمار
1 گل سوری بماه اندر شکفته بر او بر کژدم جرّاره خفته
2 دو لب چون دانۀ نارست لیکن بنوک سوزن اندیشه سفته
1 گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان
2 گفتم که ساعتی ببر من فرونشین گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان
1 سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری شکسته شد از و لشکر ولیکن لشکر ایشان