ای به خلا و ملا خوی تو هنگامه از غالب دهلوی غزل 4

غالب دهلوی

آثار غالب دهلوی

غالب دهلوی

ای به خلا و ملا خوی تو هنگامه زا

1 ای به خلا و ملا خوی تو هنگامه زا با همه در گفتگو بی همه با ماجرا

2 شاهد حسن ترا در روش دلبری طره پر خم صفات موی میان ماسوا

3 دیده وران را کند دید تو بینش فزون از نگه تیزرو گشته نگه توتیا

4 آب نبخشی به زور خون سکندر هدر جان نپذیری به هیچ نقد خضر ناروا

5 بزم ترا شمع و گل خستگی بوتراب ساز ترا زیر و بم واقعه کربلا

6 نکبتیان ترا قافله بی آب و نان نعمتیان ترا مائده بی اشتها

7 گرمی نبض کسی کز تو به دل داشت سوز سوخته در مغز خاک ریشه دارو گیا

8 مصرف زهر ستم داده به یاد توام سبز بود جای من در دهن اژدها

9 کم مشمر گریه ام زانکه به علم ازل بوده در این جوی آب گردش هفت آسیا

10 ساده ز علم و عمل، مهر تو ورزیده ایم مستی ما پایدار، باده ما ناشتا

11 خلد به غالب سپار زان که بدان روضه در نیک بود عندلیب خاصه نوآیین نوا

عکس نوشته
کامنت
comment