-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نوبهار خندان از لامکان رسیدی چیزی بیار مانی از یار ما چه دیدی
2 خندان و تازه رویی سرسبز و مشک بویی همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی
3 ای فضل خوش چو جانی وز دیدهها نهانی اندر اثر پدیدی در ذات ناپدیدی
4 ای گل چرا نخندی کز هجر بازرستی ای ابر چون نگریی کز یار خود بریدی
5 ای گل چمن بیارا میخند آشکارا زیرا سه ماه پنهان در خار میدویدی
6 ای باغ خوش بپرور این نورسیدگان را کاحوال آمدنشان از رعد میشنیدی
7 ای باد شاخهها را در رقص اندرآور بر یاد آن که روزی بر وصل میوزیدی
8 بنگر بدین درختان چون جمع نیکبختان شادند ای بنفشه از غم چرا خمیدی
9 سوسن به غنچه گوید هر چند بسته چشمی چشمت گشاده گردد کز بخت در مزیدی