جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

عقل از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1097

غزل 1097 ام از 6329 غزلیات

عقل بند رهروانست ای پسر

1 عقل بند رهروانست ای پسر بند بشکن ره عیانست ای پسر

2 عقل بند و دل فریب و جان حجاب راه از این هر سه نهانست ای پسر

3 چون ز عقل و جان و دل برخاستی این یقین هم در گمانست ای پسر

4 مرد کو از خود نرفت او مرد نیست عشق بی‌درد آفسانست ای پسر

5 سینه خود را هدف کن پیش دوست هین که تیرش در کمانست ای پسر

6 سینه‌ای کز زخم تیرش خسته شد در جبینش صد نشانست ای پسر

7 عشق کار نازکان نرم نیست عشق کار پهلوانست ای پسر

8 هر کی او مر عاشقان را بنده شد خسرو و صاحب قرانست ای پسر

9 عشق را از کس مپرس از عشق پرس عشق ابر درفشانست ای پسر

10 ترجمانی منش محتاج نیست عشق خود را ترجمانست ای پسر

11 گر روی بر آسمان هفتمین عشق نیکونردبانست ای پسر

12 هر کجا که کاروانی می‌رود عشق قبله کاروانست ای پسر

13 این جهان از عشق تا نفریبدت کاین جهان از تو جهانست ای پسر

14 هین دهان بربند و خامش چون صدف کاین زبانت خصم جانست ای پسر

15 شمس تبریز آمد و جان شادمان چونک با شمسش قرانست ای پسر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عقل بند رهروانست ای پسر

شاعر شعر عقل بند رهروانست ای پسر چه کسی است ؟

شاعر شعر عقل بند رهروانست ای پسر جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر عقل بند رهروانست ای پسر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عقل بند رهروانست ای پسر چیست ؟

قالب شعر عقل بند رهروانست ای پسر غزل است

مضمون اصلی شعر عقل بند رهروانست ای پسر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر