دو روزه هجر تو با جان دوستان از قدسی مشهدی غزل 241

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

دو روزه هجر تو با جان دوستان آن کرد

1 دو روزه هجر تو با جان دوستان آن کرد که از هزار خزان، با بهار نتوان کرد

2 ز آه بلبل شوریده دربدر گردید نسیم اگرچه دل غنچه را پریشان کرد

3 نسیم صدق و صفا را دم زلیخا داشت که شد چو وقت دعا، روی دل به زندان کرد

4 کجا ز ذوق گریبان‌دریدنش خبرست؟ کسی که سوی چمن رفت و گل به دامان کرد

5 چه سان شود مژه‌ام آب دیده را مانع که شعله را نتوان زیر خار پنهان کرد

6 کسی که مانع قتلم شد از ترحم نیست ترا ز کشتن من از حسد پشیمان کرد

عکس نوشته
کامنت
comment