خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

سر سودای تو را سینهٔ ما از خاقانی شروانی غزل 55

غزل 55 ام از 1365 غزلیات

سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست

1 سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست سینهٔ ما چه که ارواح ملایک هم نیست

2 کالبد کیست که بیند حرم وصل تو را کانکه جان است به درگاه تو هم محرم نیست

3 خاک آن ره که سگ کوی تو بگذشت بر او شیر مردان را از نافهٔ آهو کم نیست

4 هر دلی را که کبودی ز لب لعل تو داشت خانقاهش به جز از زلف خم اندر خم نیست

5 بی‌دلی را که دمی با تو مهیا گردد قیمت هر دو جهان نیمهٔ آن یک‌دم نیست

6 دیدهٔ شوخ تو را کشتن خلق آئین شد تا کی این ظلم، در این دیده همانا نم نیست

7 زین خبر زلف تو شاد است به رنگش منگر کاین سیه جامگی از کفر است از ماتم نیست

8 رو که سلطان جمالی تو و در عالم عشق آخرین صف ز گدایان تو جز آدم نیست

9 چون به صد تیر بخستی دل خاقانی را خود در آن، حقهٔ نوشین تو یک مرهم نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست

شاعر شعر سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست خاقانی شروانی می باشد.

شعر سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست چیست ؟

قالب شعر سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست غزل است

مضمون اصلی شعر سر سودای تو را سینهٔ ما محرم نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر