بلای هجر تو تنها همان برای منست از عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

بلای هجر تو تنها همان برای منست

1 بلای هجر تو تنها همان برای منست چه جرم رفت که یکعمر این جزای منست

2 من این که قیمت وصل تو را ندانستم فراق آنچه بمن میکند سزای منست

3 برای خاطر بیگانگان نپرسد کاین غریب از وطن آواره آشنای منست

4 بریز خونم و اندیشه از حساب مکن بحشر دیدن روی تو خونبهای منست

5 مرا ز روی نکو منع کی توان کردن که این معالجه درد بیدوای منست

عکس نوشته