1 غمت جز با دلم خوش در نیاید سرح جز با تو سرکش در نیاید
2 گشاده کی بود آن مهرۀ دل؟ که با نقش تو در ششدر نیاید
3 خط کژ طبع تو هم راست طبعست که جز با لعل تو خوش در نیاید
1 یا رب! این بچّۀ ترکان چه ز ما می خواهند؟ که همیشه دل ما را ببلا می خواهند
2 زلف پر چین ز چه بر زیر کله می شکنند؟ گر نه مان بسته ترا ز چین قبا می خواهند
1 باد بر خاک ترک تازی کرد با عروسان خفته بازی کرد
2 ابر از آب دیده وقت سحر جامۀ شاخ را نمازی کرد
1 عشق تو گردست در زمانه برآرد ز آدمیان قحط جاودان برآرد
2 رخصت آهی بده که تا دل تنگم یک نفس آخر بدین بهانه برآرد