ای غمت سرمایۀ سودای دل از غبار همدانی غزل 53

غبار همدانی

آثار غبار همدانی

غبار همدانی

ای غمت سرمایۀ سودای دل

1 ای غمت سرمایۀ سودای دل شد زیان و سود تو یغمای دل

2 شمعی از رخسار خویش افروختی سوختی پروانه سان پرهای دل

3 گرچه با دلدار دل را فرق نیست نیست آن دلدار را پروای دل

4 غوطه ها خوردیم تا آمد به دست گوهری رخشنده از دریای دل

5 در صدف تا چند میمانی نهان ای درخشان لولوء لالای دل

عکس نوشته
کامنت
comment