- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رنجیدن تو باعث نومیدی من شد پیراهن امید، مرا بی تو کفن شد
2 شاید که کسی گوش کند ناله ما هم بایست همآواز به مرغان چمن شد
3 معموری منزل بود از صاحب منزل هرجا که نشستیم دمی، بیت حزن شد
4 افکند هما سایه ولی بر سر خاکم شد تیرگی از جامه بختم، چو کفن شد
5 بهبودی احوال دل از سعی فلک نیست بر گلخن اگر عشق گذر کرد، چمن شد
6 ما را نتوان گفت مسافر که به غربت هرجا که نشستیم به باد تو وطن شد
7 زان دل نکنم چاک، که بیرون نروی تو کز نکهت زلف تو دلم رشک ختن شد
8 سودای دگر نیست میان خط و زلفش هز فتنه که شد بر سر آن چاه ذقن شد