- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیمار ترا دیده ی نمناک همانست پرهیز مکن کاین نظر پاک همانست
2 از گریه سواد بصرم شسته شد اما نقش تو در آیینه ی ادراک همانست
3 کوه ستمم در دل ماتمزده باقیست خار و خسکم در جگر چاک همانست
4 شد سلسله ی گردن شیران رگ جانم پیوند بران حلقه ی فتراک همانست
5 هر چند که خوبان نظر مهر نمایند با اهل نظر کینه ی افلاک همانست
6 صد بحر فرو رفت و لبی تر نشد آنجا شد زیر زمین پر گهر و خاک همانست
7 با آنکه جهانسوز بود آه فغانی در بستر خوابش خس و خاشاک همانست