فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

غم فراق تو ای دوست بی‌شمار از فیض کاشانی غزل 369

غزل 369 ام از 1187 غزلیات

غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود

1 غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود بدل چو غصه گره شد یکی هزار بود

2 نهان کنم غم عشق تو را چو جانم سوخت که تا دلم بدرون شمع این مزار بود

3 به هیچ چیز به جز وصل یار خوش نشود دل ار خوش است بغیری ببوی یار بود

4 خوشا دلی که به جز حق بکس نگیرد انس اگر غمی رسدش دوست غمگسار بود

5 ز سینه می نگذارم که غم برون آید چو غمگسار بود دوست خوشگوار بود

6 درون سینه بدل راز خویش می‌گویم دمست پرده در او سینه رازدار بود

7 بآب و تاب چو آید برون ز دل سخنی بمعنی آتش و در صورت آبدار بود

8 مرا چه حد که کنم دعوی محبت و قرب بدر گهی که سر سروران بدار بود

9 شود عزیز ابد آنکرا دهی عزت نهی چو داغ مذلت همیشه خوار بود

10 چو لطف تو نبود سعی کس ندارد سود اگر صیام و قیامش یکی هزار بود

11 دعا اثر نکند تا عنایتت نبود هزار اختر سعد ارچه در گذار بود

12 اگر نخواسته باشی نجات عاصی را شفاعت شفعا را چه اعتبار بود

13 بدست خواهش تست اختیار مختار است چو تو نخواهی کس را چه اختیار بود

14 دلم چو سیر کند در حقایق ملکوت ز وعظ واعظی و شاعریم عار بود

15 بمجلسی که شمارند اهل عرفان را ز فیض دم نتوان زد چه در شمار بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود

شاعر شعر غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود چه کسی است ؟

شاعر شعر غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود فیض کاشانی می باشد.

شعر غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود چیست ؟

قالب شعر غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود غزل است

مضمون اصلی شعر غم فراق تو ای دوست بی‌شمار بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر