نخل قدت که از چمن از بابافغانی شیرازی غزل 503

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

نخل قدت که از چمن جان برآمده

1 نخل قدت که از چمن جان برآمده شاخ گلی بصورت انسان برآمده

2 از پای تا به سر همه جانست آن نهال گویا ز آب چشمه ی حیوان برآمده

3 اکنون تویی جمیل جهان گرچه پیش ازین آوازه ی جمال ز کنعان برآمده

4 در هر زمین که جلوه کنان رفته یی بناز آه از نهاد کبک خرامان برآمده

5 دزدیده چون بشمع رخت کرده ام نظر از دل هزار شعله ی پنهان برآمده

6 مست از می شبانه مه من ز خواب ناز با آفتاب دست و گریبان برآمده

7 خون خورده ام که گشته میسر وصال دوست بی درد را خیال که آسان برآمده

8 در هر چمن که خوانده فغانی سرود عشق افغان ز بلبلان خوش الحان برآمده

عکس نوشته
کامنت
comment