جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

دردمندی ز تو هرگز به دوایی از جلال عضد غزل 130

غزل 130 ام از 401 غزلیّات

دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید

1 دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید بی نوایی ز تو هرگز به نوایی نرسید

2 صرف کردم به وفای تو همه عمر و به من در همه عمر ز تو بوی وفایی نرسید

3 بود امّید که این کار به جایی برسد سعی بسیار بکردیم و به جایی نرسید

4 از زکات تو رسیده است نصیبی ای شاه به همه خلق، ولی بخش گدایی نرسید

5 خسرو ار کام دل از شکر شیرین برداشت لب فرهاد به بوسیدن پایی نرسید

6 هرگز از خوان نکویی تو اندر همه عمر به گدایان در خانه صلایی نرسید

7 خود نگویی تو که سر منزل جانبازان است کس نیامد که به شمشیر قضایی نرسید

8 در مقامی که دو عالم به جوی کس نخرد نیم جایی چه عجب گر به بهایی نرسید

9 همچو غنچه دل تنگم ز هوایش خون شد وز گلستان رُخَش باد صبایی نرسید

10 حالت درد گرفتار بلا کی داند هر که را بر سر ازین درد بلایی نرسید

11 حبّذا از دل شوریده پُر درد جلال که به درد تو بمرد و به دوایی نرسید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید

شاعر شعر دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید چه کسی است ؟

شاعر شعر دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید جلال عضد می باشد.

شعر دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید چیست ؟

قالب شعر دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید غزل است

مضمون اصلی شعر دردمندی ز تو هرگز به دوایی نرسید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر