1 انس تو با کبوترست همه ننگری از هوس به چاکر خویش
2 هم به ساعت بر تو باز آید هر کبوتر که رانی از بر خویش
3 رفتن و آمدن به نزد رهی چون نیاموزی از کبوتر خویش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای بزرگی که دین و دولت را همه آثار تو به کار شود
2 هر زمان شادتر شود آن کس که به نامت به کارزار شود
1 چون از فراق دوست خبر دادم آن غراب رنگ غراب داشت زمانه سیاه ناب
2 چونانکه از نشیمن بر بانگ تیر و زه بجهد غراب ناگه جستم ز جای خواب
1 وقت گل سوری خیز ای نگار بر گل سوری می سوری ببار
2 بربط سغدی را گردن بگیر زخمه به زیر و بم او برگمار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به