خال از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 20

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

خال کآزار تو گزیده بُوَد

1 خال کآزار تو گزیده بُوَد همچو خال سفید دیده بُوَد

2 کند آن خالت از خرد خالی بهر میراث مادرت حالی

3 چون زرت باشد از تو جوید رنگ چون بوی مفلس از تو دارد ننگ

4 خواجه خواند چو کار باشد راست پس چو شد کژ غلام‌زادهٔ ماست

5 شاهزاده بوی چو داری مال داه زاده شوی چو بد شد حال

6 پس تو گویی فلان مرا خالست سنگ دل خال نیست تبخالست

7 رو تو از ننگ خال بی‌عم باش خال و عم را بمان و بی‌غم باش

8 تا دو دستت به دامن خالست هردو پایت میان آخالست

9 حکمت اندر عرب فراوانست وز همه خوبتر یکی آنست

10 که عدی چون شد از عداوت خال همنشین سباع و وحش و رمال

11 نشنیدی که راند در امثال رو تو عم غم شمار و خال وبال

عکس نوشته
کامنت
comment