- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق تو گردست در زمانه برآرد ز آدمیان قحط جاودان برآرد
2 رخصت آهی بده که تا دل تنگم یک نفس آخر بدین بهانه برآرد
3 یارگی عشق تو چو تاختن آرد عقل نیارد که سر زخانه برآرد
4 فتنه چو پروانه یافت از خطت ،اکنون مغز سلامت بتازیانه برآرد
5 مردمک دیده هر دم از مژه جاروب بر در تو گرد آستانه برآرد
6 بوک دل گم شده ز خاک درتو جایگهی سر بدین ترانه برآرد
7 جان جهان در دهانة عدم افتد آتش عشق تو گر زبانه بر آرد
8 نیز چو دندان تو خوشاب نباشد گر صدف از دل هزار دانه برآرد
9 روی ترا بی نقاب آینه بیند زلف تو آسوده سر بشانه برآرد
10 حیف نباشد من از غم تو بدین حال زلف و رخت سر بدین دوگانه برآرد؟