اندر قمار عشق تو بالای جان زدند از عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

اندر قمار عشق تو بالای جان زدند

1 اندر قمار عشق تو بالای جان زدند هرچند باختند قماری کلان زدند

2 با ترک چشم مست تو همدست چون شدند مستان جور گشته در دین کشان زدند

3 لولی و شان ز باده گلرنگ پای گل افروختند چهره شررها بجان زدند

4 چشمش بدستیاری مژگان و ابرویان هرجا دلی گذشت بتیر کمان زدند

5 غافل مشو ز طره و خال و خطش که دوش دامن بر آتش این (پر و پاکان) چیان زدند

6 آتش بجان چند تن افتد که بیگناه بی موجبی به ملتی آتش بجان زدند

7 از پرده کار زهد فروشان برون فتاد روزی که پا بدایره امتحان زدند

8 ایران چنان تهی شده از هر کسی که دست ایرانیان بدامن ما ناکسان زدند

9 سردارهای مانده از کاوه یادگار صف زیر بیرق و علم «شونمان » زدند!

عکس نوشته