عشقت آتش بدل کس نزند از شاطرعباس صبوحی غزل 12

شاطرعباس صبوحی

آثار شاطرعباس صبوحی

شاطرعباس صبوحی

عشقت آتش بدل کس نزند تا دل ماست

1 عشقت آتش بدل کس نزند تا دل ماست کی به مسجد سزد آن شمع که بر خانه رواست

2 به وفائی که نداری قسم ای ماه جبین هر جفائی که کنی در دل من عین وفاست

3 گر از ریختن خون منت خرسندی است این نه خونست بیا دست بر آن زن که حناست

4 سر زلف تو چنین مشک تر آورده به شهر ای حریفان ز ختن مشک نخواهید خطاست

5 من گرفتار سیه چردهٔ شوخی شده ام که بمن دشمن و با مردم بیگانه صفاست

6 یوسف از مصر سفر کرد و بدینجا آمد گو به یعقوب که فرزند تو در خانهٔ ماست

7 روزی آیم به سر کوی تو و جان بدهم تا بگویند که این کشتهٔ آن ماه لقاست

8 زود باشد که سراغ من دل گمشده را از همه شهر بگیرند، صبوحی به کجاست

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر