- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق تو آورد قدح پر ز بلاها گفتم می مینخورم پیش تو شاها
2 داد می معرفتش آن شکرستان مست شدم برد مرا تا به کجاها
3 از طرفی روح امین آمد پنهان پیش دویدم که ببین کار و کیاها
4 گفتم ای سر خدا روی نهان کن شکر خدا کرد و ثنا گفت دعاها
5 گفتم خود آن نشود عاشق پنهان چیست که آن پرده شود پیش صفاها
6 عشق چو خون خواره شود وای از او وای کوه احد پاره شود خاصه چو ماها
7 شاد دمی کان شه من آید خندان باز گشاید به کرم بند قباها
8 گوید افسرده شدی بینظر ما پیشتر آ تا بزند بر تو هواها
9 گوید کان لطف تو کو ای همه خوبی بنده خود را بنما بندگشاها
10 گوید نی تازه شوی هیچ مخور غم تازهتر از نرگس و گل وقت صباها
11 گویم ای داده دوا هر دو جهان را نیست مرا جز لب تو جان دواها
12 میوه هر شاخ و شجر هست گوایش روی چو زر و اشک مرا هست گواها