-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مکان تو از مکان بیرون سر امرت ز کن فکان بیرون
2 در وجودی و از وجود به در در جهانی و از جهان بیرون
3 آسمان و زمین تو داری، تو از زمین وز آسمان بیرون
4 فتنهای در میان فگنده ز عشق خویشتن رفته از میان بیرون
5 ساعتی نیستی ز دل خالی نفسی نیستی ز جان بیرون
6 آن و اینت به فکر چون یابند؟ ای تو از فکر این و آن بیرون
7 بنشینی و از نشستن خود بینشانی و از نشان بیرون
8 آخر و اولی و بودن تو ز آخر و اول زمان بیرون
9 چون دل اوحدی زبون تو شد این سخن رفتش از زبان بیرون