- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خطّ تو که در عین خرد عین جمال است خطّی ست که بر خوبی رخسار تو دال است
2 آن لطف میانت را بنمای به مردم تا خلق بدانند که ما را چه خیال است
3 زان دوست ملامت مکن ای دوست که او را از هر دو جهان بی رخ خوب تو ملال است
4 وقت نظر مرحمت تست که ما را نه طاقت هجران و نه امّید وصال است
5 ای ناصح ازین بیش ملامت مکنم زانک در پرده تقدیر کسی را چه مجال است
6 آن را که کشیده ست قضا میل شقاوت در دیده او کحل سعادات محال است
7 ای نی به نوا ساز ده این ناله دلسوز کز چنگ غمان شخص مرا ناله چو نال است
8 در پرده عشّاق بِدَر پرده عشّاق بی ذوق چه داند که درین پرده چه حال است
9 از وصل تو یک روز به درمان رسد آخر دردی که ز هجران تو بر جان جلال است