بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

زبان بوصف جمال تو از بابافغانی شیرازی غزل 269

غزل 269 ام از 695 غزلیات

زبان بوصف جمال تو بر نمی آید

1 زبان بوصف جمال تو بر نمی آید که خوبی تو بتقریر در نمی آید

2 هزار صورت اگر می کشد مصور صنع یکی ز شکل تو مطبوع تر نمی آید

3 چه وصف جلوه ی گلهای ناشکفته کنم چو غیر حسن توام در نظر نمی آید

4 بر آن سرم که بسر وقت کشتنم آیی دریغ و درد که عمرم بسر نمی آید

5 که می رود بتماشای آن خجسته جمال که از نظاره ی او بیخبر نمی آید

6 ز آب دیده ی حیران خویش در عجبم که بی نشانه ی خون جگر نمی آید

7 نشان او ز که پرسد فغانی حیران که هر که رفت بکویش دگر نمی آید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زبان بوصف جمال تو بر نمی آید

شاعر شعر زبان بوصف جمال تو بر نمی آید چه کسی است ؟

شاعر شعر زبان بوصف جمال تو بر نمی آید بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر زبان بوصف جمال تو بر نمی آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر زبان بوصف جمال تو بر نمی آید چیست ؟

قالب شعر زبان بوصف جمال تو بر نمی آید غزل است

مضمون اصلی شعر زبان بوصف جمال تو بر نمی آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر