1 هرگز دل تو به هیچکس شاد مباد وز بند تو بندهٔ تو آزاد مباد
2 تا عشق تو را دلم عمارت نکند ویران شدهٔ عشق تو آباد مباد
1 ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما به دلبری دل ما را همی زنی یغما
2 چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ چو تو سوار سرافراز نیست در یغما
1 از دولت عالی به سعادت ستدم داد زین خلعت فاخر که خداوند مرا داد
2 جون دجلهٔ بغداد مرا بود دو دیده دجله بشد و خانهٔ منگشت چو بغداد