ای طرّه‌ات کلف به رخ آفتاب‌کن
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
1 ای طرّه‌ات کلف به رخ آفتاب‌کن روی تو آفتاب و مه اندر نقاب‌کن
2 تیر نگاه چشم تو رستم به غمزه دوز مویت کمند گردن افراسیاب‌کن
3 آهوی جان شکار دو چشمت به گاه خشم از یک نگاه تند دل شیر آب‌کن
4 آوخ ز دست مردم چشمت فتاده‌اند دنبال خانه دل مردم خراب‌کن
5 یک مرد انقلابی از این دور انقلاب ای زن نشد چو چشم تو شهر انقلاب‌کن
6 مرد و زن قجر بود این فرقشان که هست آن مملکت‌خراب‌کن این دل‌خراب‌کن
7 نابود باد خسرو آن کشوری که خواست بیگانه در قلمرو مالک رقاب‌کن
8 بر باد رفته باد هر آن مجلسی که هست خاکش وکیل و خائن و دزد انتخاب‌کن
ادامه توضیحات شاعر