حسن تو از نور است و جان، از قصاب کاشانی غزل 272

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

حسن تو از نور است و جان، نیمی از این نیمی از آن

1 حسن تو از نور است و جان، نیمی از این نیمی از آن وز شیر و شکّر آن دهان، نیمی از این نیمی از آن

2 آب نبات و انگبین بسیار جمع آمد که شد لعل تو ای شیرین زبان نیمی از این نیمی از آن

3 رو داد چندین گفتگو با مشگ و عنبر تا از آن خال رخت آمد عیان نیمی از این نیمی از آن

4 گویا قد سرو تو را با جان و دل در این چمن پیوند کرده باغبان نیمی از این نیمی از آن

5 در گلشن خوبی شده از لاله و گل عارضت ای دل نواز عاشقان نیمی از این نیمی از آن

6 آشوب این نه آسمان یا شورش کون و مکان شد پیچ و تاب آن میان نیمی از این نیمی از آن

7 در چشم مستت هر یکی دارند نیمی از دلم آسان گرفتن کی توان نیمی از این نیمی از آن

8 زد از جمال لاله‌گون وز چشم مست پرفسون قصاب را آتش به جان نیمی از این نیمی از آن

عکس نوشته
کامنت
comment